جدول جو
جدول جو

معنی یک من - جستجوی لغت در جدول جو

یک من
مرتعی در حوزه ی کارمزد سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نیک منظر
تصویر نیک منظر
خوش نما، زیبا، خوب رو
فرهنگ فارسی عمید
(مَ ظَ)
خوب رو. جمیل. (آنندراج). خوب صورت. خوش نما. (ناظم الاطباء). زیبا. زیباروی:
ای بسا نیک منظرا که هنر
منظرش را سزای مخبر نیست.
عنصری
لغت نامه دهخدا
(چِ لُ یَ / یِ مِمْ بَ)
در اصطلاح عامه نذری است که در شب عاشورا یا شب یازدهم محرم چهل ویک شمع در چهل ویک جا که منبر و روضه خوانی است، به نیت برآورده شدن حاجات یا سلامت و بقاء عزیزان افروزند. نذری به قصد روا شدن حاجتها و حصول مرادها، بدین ترتیب که در شب دهم یا یازدهم عاشورا به چهل و یک خانه که محل روضه خوانی است رفته، در هر خانه بر پایۀ هر منبر شمعی افروزند و جمعاً چهل و یک شمع روشن کنند
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ مَ نَ / نِ)
یک منی. به وزن یک من. (یادداشت مؤلف). رجوع به یک منی شود
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ مَ نِ)
هم منش. متحدالطبع. (یادداشت مؤلف). یک سیره. یک نهاد. بر سیرت و طبعواحد. متحد. یک زبان. هم قول. متحدالقول:
به هر نیک و بد هر دوان یک منش
به راز اندرون هردوان بدکنش.
بوشکور
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ بُ)
ریحان. (ناظم الاطباء). رجوع به ریحان شود
لغت نامه دهخدا
(مَ نِ)
نیک دل. نیک سریرت. نیکوضمیر. نیکومنش. خوش طینت
لغت نامه دهخدا
(مَ ظَ)
خوب روئی. نیک منظر بودن:
او را نظیر نبود در نیک مخبری
او را شبیه نبود در نیک منظری.
فرخی
لغت نامه دهخدا
(مَ نِ)
نیک منش بودن. رجوع به نیک منش و نیکومنش شود
لغت نامه دهخدا
(مَ یِ مَ ظَ)
ملایک دیدار. فرشته طلعت. زیباروی:
سرورفتاری صنوبرقامتی
ماه رخساری ملایک منظری.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ مَ)
منسوب به یک من. به اندازۀ یک من. که یک من وزن داشته باشد. به قدر یک من. یک منه. (یادداشت مؤلف) :
چو نیمی ز تیره شب اندرکشید
سپهبد می یک منی برکشید.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از نیک منظر
تصویر نیک منظر
خوشنما، خوبرو خوش نما، خوبروی زیبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک منش
تصویر نیک منش
دارای منش نیکو نیک اندیش، خوش ذات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک منشی
تصویر نیک منشی
دارای منشی نیکو بودن نیک اندیشی، خوش ذاتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک منظری
تصویر نیک منظری
خوش نما بودن، خوبرویی زیبایی
فرهنگ لغت هوشیار
نذری است که در شب عاشورا یا شب یازدهم محرم چهل و یک شمع در چهل و یک جا که منبر و روضه خوانی است به نیت بر آورده شدن حاجات یا سلامت و بقای عزیزان افروزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملایک منظر
تصویر ملایک منظر
فرشته دیدار فرشته دیدار زیبا منظر: (سرو رفتاری صنوبر قامتی ماه رخساری ملایک منظری) (سعدی. کلیات. چا. معرفت 591)
فرهنگ لغت هوشیار
جمیل، خوبرو، خوشکل، زیبا، شکیل، صبیح، ماهرخ، مهسا
متضاد: بدمنظر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
یک بند خوانی، بخش کردن آواز که به طور معمول با یک مقام بزرگ
فرهنگ گویش مازندرانی